محمود وحیدنیا؛ سید محمد حسن آیت الله زاده شیرازی
چکیده
مقالۀ پیشِ رو مطالعهای انتقادی و مقایسهای بر دو روایت از ساختارگرایی علمی است. پس از مقدّمهای کوتاه، در بخش 2 مقدّماتِ مفهومیِ جدالِ کهنۀ واقعگرایی-ناواقعگرایی در فلسفۀ علم را بهاجمال فراهم میآوریم؛ واقعگراییِ علمی رویکرد معرفتیِ مثبت و خوشبینانهای به نتایج نظریههای علمی (بهویژه دربارۀ هویّات مشاهدهناپذیر) ...
بیشتر
مقالۀ پیشِ رو مطالعهای انتقادی و مقایسهای بر دو روایت از ساختارگرایی علمی است. پس از مقدّمهای کوتاه، در بخش 2 مقدّماتِ مفهومیِ جدالِ کهنۀ واقعگرایی-ناواقعگرایی در فلسفۀ علم را بهاجمال فراهم میآوریم؛ واقعگراییِ علمی رویکرد معرفتیِ مثبت و خوشبینانهای به نتایج نظریههای علمی (بهویژه دربارۀ هویّات مشاهدهناپذیر) است. دو استدلال مهم پیرامون جدال یادشده در بخش 3 معرّفی و بررسی خواهند شد؛ اختلاف واقعگرا و ناواقعگرا نهایتاً بدین بازمیگردد که بایستی (بهمعنایِ خاصّی) به دنبال تبیینِ موفّقیّتهای علم باشیم یا خیر. در بخش 4، با تکیه بر مقالهای جریانساز از جان وُرال، خواهیم دید که واقعگرایی ساختاری با نظرداشت همان دو استدلال مهم پیرامون (نا)واقعگرایی علمی، و بهعنوان موضعی میانی و روایتی تعدیلشده از واقعگرایی پیشنهاد شده است: شناختِ فراتجربیِ علمی تنها متوجّه ساختار جهان (مشاهدهناپذیر) است. هرچند وُرال در این باره صراحت ندارد، تلاش میکنیم فهمی اوّلیه از معنای ساختار نزد وی فراهم آوریم. صورتبندی دقیقترِ وُرال از واقعگراییِ ساختاری بر پایۀ رمزیسازی در بخش 5 معرّفی و ارزیابی خواهد شد. شاید مشهورترین تهدید برای واقعگرایی ساختاری اشکالِ نیومن باشد: ساختارگرایی مستلزم صدقِ بدیهیِ نتایج غیرِمشاهدهایِ نظریههای علمی است. در بخش 6، مفصّلاً بدین اشکال پرداخته و استدلال میکنیم که واقعگرایی ساختاری میتواند از آن رهایی یابد. از سوی دیگر، باس ون فراسن از روایتی ناواقعگرا از ساختارگرایی علمی دفاع میکند، ساختارگرایی تجربهگرا، که خاستگاهش وابستگیِ بازنمایی علمی به مدلها یا ساختارهای ریاضی است. پس از معرّفی این دیدگاه در بخش 7، تفاوتهای آن با واقعگرایی ساختاری را تحلیل خواهیم کرد. پیش از جمعبندی و پایان سخن، در بخش 8 خواهیم دید که ساختارگراییِ تجربهگرا نیز از مشابهِ اشکال نیومن و تهدید بدیهیشدگی در امان نیست. از جمله چنین تهدیدی است که ون فراسن را به سویهای غیرِساختاری از بازنماییِ علمی متوجّه میسازد: سویۀ نظرگاهی/اشاری. در واپسین استدلال، برآنیم نشان دهیم که بهرسمیّتشناختنِ این سویه از بازنمایی علمی تنها در صورتی برای دفعِ اشکالِ بدیهیشدگی کافیست که ون فراسن از تعهّد جداگانهاش به تعبیرِ تحتاللّفظی زبان علم عقب بنشیند.